شادان شهرو/ آنچه باعث عدم استقبال از شعر نیمایی شده است را باید در عدم شناخت شاعران ما از ساختار شعرنیمایی جستجو کرد . وگرنه علاقمند به شعر نیمایی کم نیست , دغدغه ی علاقمندان به شعر نیمایی این است که اصول و قواعد نظام مندی که بتواند مبنای آموزش شعر نیمایی واقع شود را در اختیار ندارند . آن چهار اصلی که نیما یوشیج , سنگ بنای شعر نیمایی را بر ساختار آنها گذاشته است بصورت کُلی گویی بیان شده اند. متاسفانه در این چند دهه , ما نیامده ایم تا ریز جزئیات هر اصل را استخراج کنیم و در اختیار علاقمندان به شعر نیمایی قرار دهیم . خود نیما یوشیج هم این مهم را انجام نداده است . ولی طبق متن یکی از نامه هایش گویا این قصد را داشته است که به این مهم بپردازد ولی مرگ نا به هنگامش او را از این مهم باز داشت . علاقمند به شعر نیمایی باید بداند که واحد شعری در شعر نیمایی چیست ؟ و آیا این واحد شعری با واحد شعری در شعر کلاسیک تفاوتی دارد یا ندارد ؟ اگر دارد این تفاوت ها در چیست ؟ دوست دارد بداند که کدام عامل باعث تنوع بندها در شعر نیمایی شُده است . دوست دارد بداند چرا بندها متنوع اند ؟ دوست دارد بداند کجا باید مصراع ها تمام گردند ؟ دوست دارد که بداند آیا قافیه در شعر نیمایی جای مشخصی دارد یا ندارد ؟ اگر جای مشخص دارد این جای مشخص را با در نظر گرفتن چه چیز اعمال کُند ؟ او از عروض نیمایی چیزی نمیداند و خود عروض نیمایی هنوز نیازمند بسط و توسعه است . و بعد از نیما هیچکس این مهم را انجام نداده است , بخصوص در استخراج گوشه های گریز وزنی و دوربرگردانهای وزنی / و صدها پرسش ریز و درشت دیگر که علاقمند به شعر نیمایی به خاطر پاسخ شفاف نیافتن برای هر کدام از آنها , علاقمندی اش به یاس مُبدل شُده و به سمت کلاسیک یا نثرسروده های بی وزن کشیده می شود . باید به او حق داد , زیرا هیچ مرجع معتبری برای اینکه او این اصول و قواعد را با مراجعه کردن به آنها بیاموزد نمی یابد . او مشتاقانه جستجو می کند . ولی نه منبع معتبری پیدا می کند و نه کسی به پرسشهای او پاسخ میدهد . فضای مجازی هم پُر شده است از کلی گویی ها و تکرار آن کلی گویی ها . کلی گویی دردی از او دوا نمی کند . او بدنبال جزئیات است . علاقمند به شعر نیمایی هست . متاسفانه , چشمه ای که این ذوق های تشنه را سیراب کند وجود ندارد .
درباره این سایت